ارشاارشا12 سالگیت مبارک

ارشا هدیه خدا

ارشا و کلمات

1392/11/23 7:28
نویسنده : شهرزاد
139 بازدید
اشتراک گذاری

اولین بار چهار و نیم یاپنج ماهه بودی که مام رو از زبونت شنیدم بعضی وقتها تو لج کردنهات  مام می گفتی معمولا بچه ها با وجودی که بیشتر زحمتها رو مادر شون می کشه ولی بابا رو زودتر میگن   به خاطر اینکه همش مامانشون می گه بابا اومد بابا این کار رو کرد بابا اون کار رو کرد  ولی تو چون زمانی که من سر کار بودم زحمت نگه داریت رو مامانم می کشید ماما رو زودتر یاد گرفتی در کل صحبت کردنت برخلاف ورجه وورجه کردن و از مبل ها بالا پایین رفتن یه خورده پیشرفتش کند تر بود تا 18 ماهگی حدودا ده کلمه میگفتی کلماتی  که الان می گی مامان بابا  دد  جوجو  جی جی  برق  مرغ دو جیش کیک  نون  اب  داغ  دوغ   جیش پی پی که تازه دو روزه که گی     مبل که ل اخرش رو خوب نمی گی بغل که باز هم لام اخرش رو خوب نمی گی نق نق رو هم تازه دیروز گفتی مامان بزرگ و بابا بزرگ رو مامو وبابو صدا می کنی خودت رو هم آ می گی .چند ماه قبل تو حموم می خواستی بگی اب داغه می گفتی دوغه دوغه.فعلا همین ها یادمه تا بعدا بازهم برات بگم 

نی نی  نی نای نخ دل درد دس(دست)پا ترس روهم میگی وقتی از چیزی می ترسی دستت رو روشکمت می گذاری و می گی ترس .ترس گفتنت از جایی شروع شد که می خواستی شیر بخوری اومدی برقها رو خاموش کردی هال رو اول خاموش کردی بعد اومدی اشپرخونه چراغ اشپزخونه که خاموش شد همه جا تاریک شد و ترسیدی وگریه کردی از اون زمان هروقت می ترسی دست رو شکمت میگذاری و می گی ترس  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)